با طرد اپورتونیزم و انحرافات ایدئولوژیک "کودتاگران" در راه انقلاب سرخ به پیش!
سازمان رهایی افغانستان با کوله بار تجارب نیم قرن خویش که سراسر مشحون است از مبارزات آگاهانه و سلحشورانی اعضاء، هواداران و متحدین سازمان، طی مقاطع مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و نظامی آن، افتخار دارد که یکبار دیگر با دورافکندن پوستین چرکین خود با انرژی بیشت ر و پاکبازی مصممانه تر گام جدید در راه انقلاب دموکراتیک نوین در کشور ما بر می دارد .
تاریخچه سازمان مبین آنست هر از گاهی که علیه اپورتونیزم مبارزه جدی داشته، توانسته است با سربلندی بیشتر در مقام رفیع تر قرارگیرد.
کشورما دقیقأ از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ تا کنون،به صورت مستمر در گرداب موهن تجاوز، کشتار، وطن فروشی، ویرانگری، مهاجرت و عدم ثبات اجتماعی عمیقا فرو رفته و غرق است. اساسا حل مسئله تضاد و مبارزه طبقاتی قبل از کودتا و بعد از آن قسما تغییر نمود، اما مناسبات سخت جان فیودالی به صورت پایه در هر دو دوره با قوت پابرجا ماند.مبارزه برای حصول استقلال و دفاع از سرزمین مادری با درک از ابرام ماهیت دموکراسی اولویت یافت.از آن زمان درست ۴۵ سال گذشت و اشغال روس هم خاتمه یافت اما شدت درد ها بیشتر، زخم ها عمیق و کاری تر، اعضا قسما فلج و تن میهن دردمند ما هر روز پژمرده و محتضرتر گشت. از همین است که بعضی ها میپرسند، آیا سرشت ما از آغاز ناجور و زشت بنا یافته بود که به چنین سرنوشت غم انگیز و رو به زوال محکوم شدیم؟
طالب تجسم واقعی امپریالیزم هار و خونریز عصر ماست!
کشورما دقیقأ از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ تا کنون،به صورت مستمر در گرداب موهن تجاوز، کشتار، وطن فروشی، ویرانگری، مهاجرت و عدم ثبات اجتماعی عمیقا فرو رفته و غرق است. اساسا حل مسئله تضاد و مبارزه طبقاتی قبل از کودتا و بعد از آن قسما تغییر نمود، اما مناسبات سخت جان فیودالی به صورت پایه در هر دو دوره با قوت پابرجا ماند.مبارزه برای حصول استقلال و دفاع از سرزمین مادری با درک از ابرام ماهیت دموکراسی اولویت یافت.از آن زمان درست ۴۵ سال گذشت و اشغال روس هم خاتمه یافت اما شدت درد ها بیشتر، زخم ها عمیق و کاری تر، اعضا قسما فلج و تن میهن دردمند ما هر روز پژمرده و محتضرتر گشت. از همین است که بعضی ها میپرسند، آیا سرشت ما از آغاز ناجور و زشت بنا یافته بود که به چنین سرنوشت غم انگیز و رو به زوال محکوم شدیم؟
طالب تجسم واقعی امپریالیزم هار و خونریز عصر ماست!
کشورما دقیقأ از کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ تا کنون،به صورت مستمر در گرداب موهن تجاوز، کشتار، وطن فروشی، ویرانگری، مهاجرت و عدم ثبات اجتماعی عمیقا فرو رفته و غرق است. اساسا حل مسئله تضاد و مبارزه طبقاتی قبل از کودتا و بعد از آن قسما تغییر نمود، اما مناسبات سخت جان فیودالی به صورت پایه در هر دو دوره با قوت پابرجا ماند.مبارزه برای حصول استقلال و دفاع از سرزمین مادری با درک از ابرام ماهیت دموکراسی اولویت یافت.از آن زمان درست ۴۵ سال گذشت و اشغال روس هم خاتمه یافت اما شدت درد ها بیشتر، زخم ها عمیق و کاری تر، اعضا قسما فلج و تن میهن دردمند ما هر روز پژمرده و محتضرتر گشت. از همین است که بعضی ها میپرسند، آیا سرشت ما از آغاز ناجور و زشت بنا یافته بود که به چنین سرنوشت غم انگیز و رو به زوال محکوم شدیم؟
آخرین نوشته ها
- طالب تجسم واقعی امپریالیزم هار و خونریز عصر ماست! تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403
- زنده یاد داکتر فیض احمد تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403
- زنده یاد مینا تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403
- زنده یاد محسن تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403
- زنده یاد اشرف تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403
- زنده یاد اکرم یاری تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403
- زنده یاد یوسف خان تاریخ انتشار: 21 عقرب 1403